ثروت واقعی

اگر خواستی بدانی چقدر ثروتمندی


هرگز پول هایت را نشمار!


قطره ای اشک بریز

و

  "دستهایی که برای پاک کردن


اشکهایت می آیند، را بشمار!"



این است ثروت واقعی….

انسانیت

به سلامتی انسان هایی که به جای اعتقاد به بهشت و حوری


به انسانیت تو جهان واقعی اعتقاد دارند

قضاوت کن

قبل از اینکه بخوای در مورد من و زندگی من قضاوت کنی

کفشهای من را بپوش و در راه من قدم بزن

از خیابانها کوهها و دشت هایی گذر کن که من کردم

اشک هایی را بریز که من ریختم

دردها و خوشی های من را تجربه کن

سالهایی را بگذران که من گذراندم

روی سنگهایی بلغز که من لغزیدم

دوباره و دوباره برپا خیز و مجددا در همان راه سخت قدم بزن

همان طور که من انجام دادم...

بعد ان زمان میتوانی در مورد من قضاوت کنی.

قصه !

داستان نمی سازم
حتی دیگه فکر هم نمی کنم
چیزی برای ترسیدن وجود نداره
همه مون توی ِ همین دنیا زندگی می کنم
زیر ِ نور ِ یه خورشید نفس می کشم
رو به ستاره های ِ مشترکی آرزو می کنیم
همه مون سوار ِ تاکسی های ِ مشابهی میشیم
مثل ِ هم راه می ریم ، حرف می زنیم، فکر می کنیم...
همه مثل ِ هم عاشق میشیم ، 
و مثل ِ هم عاشق می مونیم و یا تنها میشیم.
چیزی برای ِ ترسیدن وجود نداره.
برای ِ همینه که دیگه داستان نمی سازم
درست به همین دلیل که دیگه حتی فکر هم نمی کنم.
آروم میگم ببخشید، درحالی که تایپش می کنم،
و سعی می کنم بمب بزرگی که توی ِ گلومه رو خنثی کنم.
به خودم گوشزد می کنم که
چیزی برای ِ ترسیدن وجود نداره،
می بخشه ، نمیره...
می بینی؟
باز هم داستان می سازم.
با وجود  ِ اینکه نویسنده ی ِ خوبی نمیشم،
داستان ساز ِ خوبی هستم.
بذار بین ِ همه ی ِ داستانهایی که ساختم
این بار یه تنوع ِ ایجاد کنم.
گوش کن...
این بار ، چیزی برای ِ ترسیدن وجود نداره.